رسته‌ها

راهگشایان حاکمیت تورک بر ایران‌زمین

راهگشایان حاکمیت تورک بر ایران‌زمین
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 51 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 51 رای
.
در این کتاب دربارۀ پیدا آمدن سلطان محمود غزنوی و سپس سلطان شدن پسرش مسعود سخن گفته شده است ؛ تا رسیده بە آنجا که با پراکنده شدنِ جماعات تورکِ بیابانی در زمان این پدر و پسر ، تورکان اوغوز بر ایران‌زمین تاختند و ایران‌زمین از آن زمان به اشغال تورکان در آمد . و از آن زمان برای هزار سال تا پایان دوران قاجاریان حاکمیت بر ایران زمین در دست تورکان جاگیرشده در ایران بود .
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
96
آپلود شده توسط:
farhadpartica
farhadpartica
1393/02/06

کتاب‌های مرتبط

قهقراء
قهقراء
2.4 امتیاز
از 25 رای
گزیده تاریخ بیهقی
گزیده تاریخ بیهقی
4.5 امتیاز
از 17 رای
شیرین بانو
شیرین بانو
4.6 امتیاز
از 11 رای
تاریخ بیهقی
تاریخ بیهقی
4.5 امتیاز
از 14 رای
حسنک وزیر از تاریخ بیهقی
حسنک وزیر از تاریخ بیهقی
4.7 امتیاز
از 9 رای
تاریخ بیهقی - جلد 3
تاریخ بیهقی - جلد 3
4.6 امتیاز
از 25 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی راهگشایان حاکمیت تورک بر ایران‌زمین

تعداد دیدگاه‌ها:
123
امیرحسین خنجی نمونه کامل یک آریایه اصیله چون تو همه نوشته هاش سعی کرده به اقوام غیر هندی یه توهینی بکنه حتی شاه اسماعیل نادرشاه و.. رو هم بی نصیب نزاشته یا قزل باشها که به خاطر خون مقدس آریایی کشته میشدن رو یه مشت وحشی و ساده که با حرفای چندتا آخونده شیعه از کیان مرز پرگهر دفاع میکردن.خلاصه هر موقع صحبت از نژاد پرستی و فقط حرف مفت زدن پیش میاد انجاست نژاد هندوان میدرخشد نمونه فردوسی نژاد پرست و کوروش جنایت کار داریوش داعشی رضاشاه هم که مجموعه ای زیبا از نژاد فخیمه ی هندو افغانی میباشد لا اقل این شاهای قجری جلو روسیه ای که ناپلئونو شکست داده بود بیست سال ایستاد رضای شما صبح تریاکشو تو سعد آباد زد سه ساعت بعدش کل ایران با ارتش آریایی دسته یه لشگر نصف و نیمه روسی بود چون ارتش اصلی روس داشت تو استالینگراد میجنگید.بعد این داش رضارو سوار ماشین کردن حتی اجازه ندادن واسه دسشویی پیاده شه بدبخت تا جزایر موریس خماری کشیده
پاینده باد آریاییهای اصیل با جنس خوبی که از هرات میارن🤣🤣🤣
1- در این که امیرحسین خنجی تاریخ نویس بی غرضی نبوده و نوشته هاش مرجع به حساب نمیاد، شکی نیست.
2-این که هنوز ذهنیت شما درگیر مباحث قرن نوزدهمی نژادی و نژاد برتر و نژاد آریا و هند و اروپایی و پان ترکیسم و لاطائلاتی از این دست هستش. باعث شده که خودتون هم نژاد پرستی پیشه کنید و به فردوسی و پادشاهان هخامنشی توهین کنید، ضمناً اطلاق صفت هند و افغانی و حرف مفت زدن به ایرانیان از هر قومی در خوش بینانه ترین حالت، نشان دهنده ی بی دانشی شماست و در ذهن خواننده ی دانا و آگاه تاثیرگذار نیست.
3- شاهان قاجار به دلیل نداشتن آگاهی های روز و فریفته شدن به حرف بادمجان دور قابچین ها و بی همتی و عیاشی و عدم توجه به سخن دلسوزان و آگاهانی همچون عباس میرزا و قائم مقام فراهانی و بسیاری دلایل دیگر که در این جا نمی گنجد از روسیه شکست خوردند و نه صرفاً به دلیل .
4- در این که رضاشاه با برقراری استبداد و دیکتاتوری مطلقه و اجرای نمایشی و کاریکاتوری از نهادهایی مانند ارتش و دادگستری و شهربانی و... موجب فجایع بسیاری در این کشور شد، برای خوانندگان آگاه واضح و روشن است. اما دلیلی برای توهین و تحقیر ایرانیان نمی شود. پس به جای تمسخر و هتاکی بهتر است مستدل و منطقی و مدبانه نقد کنید.
5- اعتیاد بلای همه گیری هستش و در میان ترکان هم کم نیست.
6- در پایان، بنده اصالتی آذربایجانی دارم.
مورد شماره3 ناقص نوشته شده بود: و نه صرفاً به دلیل این که سپاهیان ایران اون موقع چون ترک بودند توانستند بیست سال ایستادگی کنند و بعد شکست بخورند.
در پاسخ Gipsarkan
تازیخ نگاران یونانی و رومی (همچون پلینی)که بطور مستقیم با "سکا ها" در تماس بوده اند و نیز دانشنامه های قدیمی همچون Ethimologias نوشته Isidoro de Sevilla سده ششم میلادی، سکا ها را تباری ایرانی نژاد دانسته بودند(که امیدوارم این «عقل سلیم» شما بپذیرد که آن تاریخنگاران در دوران باستان« پان ایرانیست » نبوده اند ) و بر پایه همان تاریخ های مستند است که همه دانشنامه های شناخته شده بزرگ جهان همچون بریتانیکا ، لاروس ، بروکهاوس و نیز همه پژوهشگران آکادمیک رده بالای جهان نیز سکا ها را بر پایه فرهنگ و حتی ریخت شناسی و روش و آدابشان آنها را ایرانی تبار شمرده اند ، پس این شما و قماش شمایید که تاریخ را دارید جعل میکنید.
در ضمن اینجا ایران است و ایران دوست بودن (که شما آنرا پان ایرانیست مینامید) عیب نیست .
[quote='mosafer 17']آورده اند که :
اقوام تاتار و مغول و ترک که همراه چنگیز به ایران آمدند مردمى بیابان‌گرد و چادرنشین بودند که با چارپایان و گله‌هاى خود دنبال چراگاه‌ها و آبشخورها نقل مکان مى‌کردند. و
جه اشتراک قبایل و اقوام مختلفى که اردوهاى عظیم چنگیزخان را به‌وجود مى‌آوردند اطاعت از یاساى چنگیزى بود که مجموعه‌اى از احکام دربارهٔ کیفیت نظام کشورى و لشکرى و آئین
لشکرکشى و فتح بلاد و تشکیل قوریلتاى 'شوری' ها و انواع پاداش‌ها و مجازات‌ها و آداب زندگانى و قوانین مربوط به آن و قواعد شکار و جز آن را شامل مى‌شد. یاساى چنگیزى مدت‌هاى
دراز اساس انتظامات کشورى و لشکرى در ممالک تابع مغولان و از آن جمله در ایران بود و به همین سبب تأثیراتى در امور اجتماعى این کشور داشته و اصطلاحات آن مدت‌ها در آثار
نویسندگان و مؤلفان به‌کار مى‌رفته است. اگر چه بعدها غازان‌خان پادشاه مسلمان ایلخانى کوشید یاساى جدیدى در ایران باب کند لیکن اثر یاساى چنگیزى مدت‌ها کم و بیش بر جاى
مانده بود. بنابر یاساى چنگیزی، مغولان نمى‌توانستند القاب و عناوین داشته باشند. پادشاه فقط لقب 'قا‌آن' و 'خان' داشت.
در زمان حمله مغولان به ایران یکی از بی رحم ترین سردار آنان"بیلاخو خان " نام داشت به طوری که مخالفان خود را بعد از دستگیری به سادگی نمی کشت و یکی یکی انگشت های
آنان را قطع می کرد !!!در این بین یکی از سرداران ایرانی دلیر به نام "بآمشاد " که از نوادگان سردار بزرگ ایرانی یعنی "بومیه " بود که بر ضد او قیام کرد و در طی نبرد های بسیار
بالاخره دستگیر شد .4 روز از دستگیری او می گذشت و در حالی که چهار انگشت او از دست راستش قطع شده و تنها انگشت شصتش باقی مانده بود به کمک یارانش از زندان فرار
کرد و بعد از تجهیز قوای دوباره به جنگ "بیلاخو خان "رفت ،او را از پا در آورد و سپس ناحیه بزرگی از ایران را آزاد کرد و حکومت آن منطقه را به دست آورد .
مردم که سر از پا نمی شناختند به کوچه های شهر آمده و به احترام او 4 انگشت خود را جمع کرده و انگشت شصت خود را به یکدیگر نشان می دادند.
از آن پس این یک رسم شد و برای یادآوری به سربازان مغول "بیلاخ " نام گرفت !!!
و اگر کسی از کار کسی دیگر خوشش می آمد به او بیلاخ می داد .
کم کم این رسم به دیگر کشور ها نیز منتقل شد و از بیلاخ به بیلایک و سپس لایک تبدیل گردید .
حال این سوال پیش می آید چرا این حرمت در نزد ایرانیان به معنای بدی جا افتاده است ؟!
مغولان تا سالها بر ایران حکومت کردند آنها که تاب و تحمل این حرکت را در ایرانیان نداشتند هرکسی را که بیلاخ می داد به زندان می انداختند .از این رو ایرانیان به سربازان مغول
بیلاخ می دادند و فرار می کردند .این چنین شد که این رسم کم کم شکل بدی به خود گرفت .
[/quote]
خخخخخخخخخخ:)):)):)):))
تورکها بازماندگان قوم سکا هستند و شواهد نیز آن را تایید می کند
بعد یه عده پان ایرانیست اومدن گفتن سکاها ایرانی بودن و ترکیزه شدند! که هیچ عقل سلیمی باورش نمیکنه

یک روز سکاها ترک بودند، روز دیگر سومری ها ترک بودند!! خیر هیچکدام نیست، ترکان همسایگان و هم تباران مغولان در آسیای میانه بودند و علم تبار شناسی و تاریخ معتبر هم امروز خیلی ساده همه این موارد رو تایید میکنه. هیچ سومر شناس مطرح و ایران شناس مطرح (خارجی یا ایرانی) قبول ندارد ترکان به سومر یا سکاها (پارت ها) ارتباطی دارند. اتفاقا یکی از خاندان پارتی، سورن سیستانی بودند که سردار سورنا نامدار این خاندان بود، متاسفانه چیزیش به ترک، تاتار و مغول نمیرسه :)
دست از تعصب و دروغگویی بردارید و بجای تمسخر خود، به هویت آذری ایرانی که هویت حقیقی اکثر ترک زبانان ایرانی هست (بجز ترکمن ها که ترکان واقعی در ایران هستند) بازگردید.درضمن خود بنده هم ترک زبان و تبریزی هستم، اما پس از آگاهی و مطالعه دقیق هیچ گاه دیگر خودم را ترک صدا نزدم و تلاش میکنم در آگاه کردن دیگران کمک کنم. انتخاب هویت حقیقی از نون شب واجب تر هست وگرنه انسان رو به بیراهه و بی هویتی دچار میکند. بحث نژاد برتر هم نیست، بحث انتخاب خواستگاه و هویت درست برای هر فرد هست وگرنه ترکمن های عزیز که ترکان واقعی در ایران هستند بسیار اصیل و دوست داشتنی هستند اما بنده آذری ام یا آذربایجانی (یکی از تبار های ایرانی)
[quote='pikopiko']با سلام خدمت عزیزان فرهیخته و اهالی فکور کتابناک
اینطور به نظرم رسید که هموطنان تورک ما -اگر اشتباه نکنم- تنها قومی در میان ملت های جهان هستند که فاقد آثار باستانی می باشند. ناگهان این فکر به خاطرم رسید و گفتم اینجا که پاتوق ترک و تاجیک و...است بنویسم. چنانکه ترک های ترکیه هم فاقد آثار باستانی هستند. اصلا ترک ها فاقد آثار باستانی هستند. حتی در حد یک دیگ و دیگچه. به نظر خیلی عجیب می آید. شاید هم بنده اشتباه می کنم.
هرچند چندان هم مهم نیست. مگر ما ایرانی ها که بنای باشکوه تخت جمشید را از اجدادمان به ارث بردیم اکنون در کجای قافله تمدن قرار داریم. همان ها که تاریخ و تمدن ندارند حال و روزشان بهتر است.
عاقل به کنار آب تا پل می جست
دیوانه پا برهنه از آب گذشت[/quote]
اگر حکومت های غزنوی،سلجوقی،افشاریان،صفویان نبودن همین هارو هم نداشتیم. نمیدونم چرا بعضییا دوست دارن هی نژاد خودشون رو از بقیه بالاتر ببینن. از کجا معلوم که تیره شما یا من ایرانی هست. یعنی تو این 2-3 هزار سال امکان نداشته که زن و مردی از یه جای دیگه مهاجرت کنن برن یه جای دیگه؟ همین حرفا رو میزنید که اقوام دیگه مملکت شاکی میشن. یه روز به اعراب گیر میدید. یه روز به افغان ها. یه دفعه به لرها الان هم به ترکها.
[quote='terter']نقل است که آتاتورک در دیدار با رضا شاه به نیکی از فردوسی یاد کرد و گفته است که اگر ما شخصیتی مانند او می داشتیم اکنون زبان اجدادی مان را که پارسی باختری بود را حفظ می کردیم و دچار تهاجم زبان بیابانگردان ترک نمی شدیم . آتاتورک سپس با تحسین به رضا شاه گفته است که همه آرزوی من گسترش دوباره پارسی باختری در ترکیه است ولی افسوس که عوام بجای مانده از روزگار سلاطین عثمانی به آمیزه ای از اعراب و ترکان درآمده اند و سال ها زمان می برد تا دوباره اصلاح شوند . رضا شاه با شنیدن این حرف ها راه چاره را در توجه بیشتر به ادیبان و شاعران دانسته و از آن پس تا به امروز کتاب های شاعران ایران ( نظیر فردوسی ، حافظ ، سعدی ، مولوی و ... ) در ترکیه به چاپ های فراوان می رسد تا جایی که نسل کنونی در ترکیه شعر و ادبیات را با نام شاعران ایرانی و آثارشان می شناسد و در کتاب های درسی ترکیه نیز برای آشتی دادن مردم با پیشینه شان ذکر شده است که زبان ترکی یکی از لهجه های شاخه باختری زبان پارسی است که به مرور با تهاجم اعراب و ترک ها دچار ضعف و پریشانی شده است .[/quote]نقل است که آتاتورک در دیدار با رضا شاه به نیکی از فردوسی یا کرد و گفته است که اگر ما شخصیتی مانند او می داشتیم اکنون زبان اجدادی مان را که پارسی باختری بود را حفظ می کردیم و دچار تهاجم زبان بیابانگردان ترک نمی شدیم . آتاتورک سپس با تحسین به رضا شاه گفته است که همه آرزوی من گسترش دوباره پارسی باختری در ترکیه است ولی افسوس که عوام بجای مانده از روزگار سلاطین عثمانی به آمیزه ای از اعراب و ترکان درآمده اند و سال ها زمان می برد تا دوباره اصلاح شوند . رضا شاه با شنیدن این حرف ها راه چاره را در توجه بیشتر به ادیبان و شاعران دانسته و از آن پس تا به امروز کتاب های شاعران ایران ( نظیر فردوسی ، حافظ ، سعدی ، مولوی و ... ) در ترکیه به چاپ های فراوان می رسد تا جایی که نسل کنونی در ترکیه شعر و ادبیات را با نام شاعران ایرانی و آثارشان می شناسد و در کتاب های درسی ترکیه نیز برای آشتی دادن مردم با پیشینه شان ذکر شده است که زبان ترکی یکی از لهجه های شاخه باختری زبان پارسی است که به مرور با تهاجم اعراب و ترک ها دچار ضعف و پریشانی شده است .
با سلام خدمت عزیزان فرهیخته و اهالی فکور کتابناک
اینطور به نظرم رسید که هموطنان تورک ما -اگر اشتباه نکنم- تنها قومی در میان ملت های جهان هستند که فاقد آثار باستانی می باشند. ناگهان این فکر به خاطرم رسید و گفتم اینجا که پاتوق ترک و تاجیک و...است بنویسم. چنانکه ترک های ترکیه هم فاقد آثار باستانی هستند. اصلا ترک ها فاقد آثار باستانی هستند. حتی در حد یک دیگ و دیگچه. به نظر خیلی عجیب می آید. شاید هم بنده اشتباه می کنم.
هرچند چندان هم مهم نیست. مگر ما ایرانی ها که بنای باشکوه تخت جمشید را از اجدادمان به ارث بردیم اکنون در کجای قافله تمدن قرار داریم. همان ها که تاریخ و تمدن ندارند حال و روزشان بهتر است.
عاقل به کنار آب تا پل می جست
دیوانه پا برهنه از آب گذشت
.................... هیچ منبع تادیخی از کوروش بد نگفته حتی دشمنای ایران اونوخت میگین سطح جنایتای اون بیشتر از چنگیز بوده.مسلمه اگر کسی با عدالت با مردم برخورد کنه مردم به سمتش جذب میشن و شاید فرهنگ اونو انتخاب کنن و فرهنگ بد خودشونو رها کنن و در ایران حل بشن.مث جریان کوروش.اونوخت وقتی که جریان چنگیزو تو ایران میخونیم میبینیم جز آدم کشی نیس.معلومه مردم به فرهنگ خودشون رجوع میکنن (بگم که من دست آذری هارو میبوسم و اونارو برادرای خودم میدونم)به امید این که همه دنبال حق باشن و بدونن حمایت از ظالم شریک شدن در ظلمشه
فردوسی اگه ضد ترکای غزنوی شعر گفته اینم گفته
همی تاز تا آذر آبادگان به شهر بزرگان و آزادگان
[edit=simin]1393/06/17[/edit]
و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هوناً و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً, و بندگان خدای رحمان کسانی کسانی هستند که روی زمین با نرم خوئی و شیرین زبانی و
ملاطفت و مهربانی رفتار می کنند، و هرگاه نادانی شیوه ی شماتت در پیش گیرد و اهانت و جسارتی روا دارد, و سخنان نابخردانه ای به آنان بگوید, با سعه ی صدر و بردباری و
شکیبائی و سلامت نفس پاسخ می دهند.
دوست عزیز؛« vahid97368 »
با توجه به اینکه اسلام را وارد این مبحث کور و بی هوده ی خود کردید, باید عرض کنم؛ به نظر من جنابعالی دوشیوه ی کاملا خطا را درپیش گرفته اید که بدور از شان هر
مسلمانی است, اول اینکه به نژاد پرستی روی آورده اید و دوم این که با تعصب و عصبیت کلمات سخیف و زشت و ناروائی را بر زبان آورده اید که اگر من بجای شما بودم عذر
خواهی می کردم , زیرا از عقلانیت بسیار فاصله دارد, در ضمن یاد آور می شوم نژاد پرستی با شیطان پرستی, پیوستگی و اقتران دارد.
دیدگاه شما برای الفاظ نامناسبی که به کار بردید و در شان اهل کتاب نیست حذف گردید.
[(ابن که فلانی سگ کی باشد؟ )،قبلا از کاربران محترم برای این نقل قول از کاربر مذکور عذرخواهی می کنم ] نه تنها در شان اهل کتاب نیست بلکه توهین به شعور و ادراک کاربران محترمی ست که در باره کتاب حاضر بحث می کنند و توهین به عقاید یک ملت است . اگر شما نمی توانید اصول اخلاقی را در بحث رعایت کنید ، لطفا از درج دیدگاه خودداری نمایید. ناظر سایت

[edit=گیلدخت]1393/02/18[/edit]
راهگشایان حاکمیت تورک بر ایران‌زمین
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک